ن والقلم

ن والقلم

سیاسی_اجتماعی_فرهنگی_مذهبی.ورزشی
ن والقلم

ن والقلم

سیاسی_اجتماعی_فرهنگی_مذهبی.ورزشی

درخواست عبدولی از سپاه برای مدافع حرم شدن


عضو تیم ملی کشتی فرنگی ایران گفت: می‌خواهم مدافع حرم شده و برای دفاع از کشور به سوریه اعزام شوم.
؛ سعید عبدولی در مراسم یادواره شهید دانشجوی مدافع حرم احمد الیاسی حاجیوند و شهدای مدافع حرم استان خوزستان در حسینیه عاشقان ثارالله(ع) اندیمشک اظهار داشت: شهدا و رزمندگان مدافع حرم با شجاعت و ایستادگی مثال زدنی خود در برابر گروه‌های تکفیری و تروریستی ایستادگی کرده‌اند.

عضو تیم ملی کشتی فرنگی ایران عنوان کرد: می‌خواهم مدافع حرم شده و برای دفاع از کشور به سوریه اعزام شوم و به همین جهت از مسئولان سپاه کشور تقاضای پیگیری برای تحقق این خواسته را دارم.

دارنده مدال برنز المپیک 2016 ریو گفت: مدالم را به شهدای مدافع حرم اندیمشک تقدیم می‌کنم تا گوشه‌ای از زحمات و افتخار این رزمندگان جبران شود.

نخستین یادواره در مراسم یادواره شهید دانشجوی مدافع حرم احمد الیاسی حاجیوند و شهدای مدافع حرم استان خوزستان  شامگاه گذشته و با حضور پرشور مردم اندیمشک در حسینیه عاشقان ثارالله(ع) این شهر برگزار شد. در این مراسم سعید عبدولی دارنده مدال برنز وزن 75 کیلوگرم تیم ملی کشتی فرنگی مدال برنز خود را به شهدای مدافع حرم اندیمشک تقدیم کرد.

این کشتی گیر ملی پوش بعد از کسب مدال برنز گفته بود، مدالم را به عنوان مهم‌ترین افتخار ورزشی عمرم را به خانواده شهدای مدافع حرم و 5 شهید مدافع حرم اندیمشک تقدیم می‌کنم تا قدردان شجاعت و شهامت مدافعان حرم اهل بیت (ع) باشم.

شهید مدافع حرم و حریم اهل بیت (ع) احمد حاجیوند الیاسی از فعالین دانشجو و جهادگران عرصه‌ی سازندگی بود که بهمن ماه سال 94 در جریان عملیات آزاد سازی مناطق شیعه نشین نبل و الزهرا در سوریه، به دست تروریست‌های تکفیری کور دل به درجه‌ی رفیع شهادت نائل آمد

رهبر انقلاب در دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر، مدافعان حرم و فاطمیون:


دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر و خانواده‌های شهدای مدافع حرم و فاطمیون با رهبر انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر دیروز (شنبه) در دیدار جمعی از خانواده‌های شهدا از جمله خانواده شهدای هفتم تیر و خانواده‌هایی از شهدای مدافع حرم، ضمن تجلیل از «ایمان، مجاهدت، رشادت و معرفت والای شهدا» و «صبر و استقامت خانواده های معظم شهیدان»، آنان را پایه های اقتدار و توانمندی نظام جمهوری اسلامی ایران خواندند و تأکید کردند: تنها راه پیشرفت ایران اسلامی، احیای روحیه انقلابی و مجاهدت است.

ایشان در ابتدای سخنان خود با تسلیت ایام شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام، آن حضرت را بزرگ‌ترین شهید تاریخ بشریت، و شهید محراب و راه حق و قاطعیت و استقامت خواندند و سپس با اشاره به گذشت ۳۵ سال از حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه سال ۱۳۶۰، گفتند: عاملان این جنایت که گروه تروریستی خبیث و بی رحمی هستند، بعد از فرار از کشور اکنون سالها است که در پناه کشورهای اروپایی و امریکا که مدعی سردمداری ضدیت با تروریزم و حمایت از حقوق بشر هستند، قرار دارند.

رهبر انقلاب اسلامی این موضوع را رسوایی بزرگ و تاریخی برای کشورهای اروپایی و امریکا دانستند و افزودند: این گروه تروریستی کسانی هستند که با ادعای دفاع از خلق و حتی دفاع از اسلام وارد مبارزات شدند اما در ادامه مرتکب فجایعی همچون حادثه هفتم تیر و ترور مردم عادی، شدند و در نهایت در کنار فردی همانند صدام قرار گرفتند و اکنون نیز در زیر چتر حمایت امریکا قرار دارند.

حضرت آیت الله خامنه ای، حادثه هفتم تیر ماه سال ۱۳۶۰ را حادثه ای بزرگ و حاوی درس ها و عبرت ها خواندند و با گلایه از کم کاری ها برای معرفی رویدادها و حوادث مهم انقلاب اسلامی و شهدا به نسل امروز خاطرنشان کردند: بعد از گذشت ۳۵ سال هنوز یک فیلم سینمایی یا یک نمایش یا یک رمان درباره حادثه هفتم تیر و شهید بهشتی و شهدای این حادثه نداریم و اگر این حادثه تاکنون زنده مانده است، فقط به دلیل روحیه انقلابی خود مردم است.

ایشان با اشاره به نگارش کتابهای مربوط به عملیات و شهدای دوران دفاع مقدس، همه مردم به ویژه جوانان را به مطالعه دقیق این کتابها توصیه کردند و گفتند: اگرچه در این زمینه کتابهای زیادی به رشته تحریر درآمده است اما هنوز زمینه نگارش کتابهای بسیاری درباره ابعاد و زوایای مختلف دفاع مقدس و شهیدان والامقام جنگ وجود دارد، زیرا رفتار، گفتار و نحوه حرکت هر یک از شهدا، دریچه ای به سوی یک دنیای معرفتی است.

رهبر انقلاب اسلامی یکی از ویژگیهای دوران دفاع مقدس را حضور نیروهای مردمی با انگیزه قوی و از قشرها و سطوح مختلف، و خارج شدن جنگ از انحصار نیروهای رسمی دانستند و تأکید کردند: امروز هم توصیه ما به مسئولان دولتی این است که باید در عرصه های مختلف به ویژه در بخش اقتصاد از ظرفیت های مردم استفاده و اقتصاد، مردمی شود.
 
ادامه مطلب ...

بیانات منتشرنشده رهبر انقلاب درباره آسیب‌های اجتماعی


هفته نامه خبری-تبیینی خط حزب‌الله در گزارشی ویژه درخصوص تاکید رهبر انقلاب اسلامی به مسئولین برای رفع آسیب‌های اجتماعی بخش‌هایی منتشر نشده از بیانات اخیر رهبر انقلاب خطاب به مسئولان را منتشر کرد.
 هفته نامه خبری-تبیینی خط حزب الله متعلق به موسسه حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در سی و سومین شماره خود در گزارشی ویژه درخصوص تاکید رهبر انقلاب اسلامی به مسئولین برای رفع آسیب های اجتماعی بخش‌هایی منتشر نشده از بیانات اخیر رهبر انقلاب خطاب مسئولان را منتشر کرد. پاراگراف‌های داخل متن نقل قول های مستقیم از رهبر معظم انقلاب است.

علاج مفاسد اجتماعی هر روزی که بگذرد دشوارتر خواهد شد/ اگر کسی در خانه یک دختر فراری داشته باشد چه حالی دارد؟

تاکید رهبر انقلاب اسلامی به مسئولین برای کار فوق‌العاده، فوق‌عادت و مضاعف در حـوزه رفـع آسیب‌های اجتماعی/ مردم عائله ما هستند

زلزله‌ی بم که آمد، خانه‌های مردم همه تخریب شد مردان،  زنان و کودکان زیادی زیر آوار باقی مانده بودند. شدت آسیب‌ها و لطمات به حدی بود که مردم مستأصل مانده بودند. 26 هزار کشته و 30 هزار زخمی عدد کمی نبود. چشم همه‌ی مردم داغدار به مسئولین بود بلکه کاری کنند. هنوز چند ساعت از حادثه نگذشته بود که رهبر انقلاب در پیامی، از همه‌ی مسئولین خواستند که با همه‌ی توان به کمک مردم بشتابند. اما ایشان به همین پیام اکتفا نکردند. دو سه روز از زلزله نگذشته بود که شخصا وارد بم شدند تا از نزدیک در جریان کمک‌های امدادی قرار بگیرند. اما این اولین و آخرین بازدید ایشان از بم نبود. 18 روز بعد از آن، مجددا رهبر انقلاب وارد بم شدند. این بار با لباس مبدل به میان مردم رفتند و از نزدیک با آنها حرف زدند و مشکلات‌شان را شنیدند. مردم که "آقا" را دیدند، آرام شدند.

آسیب‌های اجتماعی مانند آسیب‌های طبیعی‌اند؛ مانند زلزله که می‌تواند بنای خانه‌ها را تخریب کند، این آسیب‌ها بنیان خانواده و اجتماع را برهم می‌ریزد. اگر به موقع و به‌هنگام شناخته شود و یا پیشگیری شود، احتمال کاهش خسارت‌ها افزایش خواهد یافت. اما اگر نسبت به آن غفلت شود؛ خدای نکرده ممکن است بنای جامعه را متزلزل کند. «درست است که ما در کشور در درجه‌ی اول مسئله اقتصاد را داریم و خود مشکلات اقتصادی هم [به عنوان] یکی از آن عوامل ریشه‌ای این مفاسد، مورد توجه ما است، لکن مسئله‌ی مفاسد اجتماعی با شرحی که در جلسه‌ی قبل داده شد، یکی از بیماریهایی است که هر روزی که بر آن بگذرد و علاج نشود، عمق بیشتری پیدا می‌کند و علاجش دشوارتر خواهد شد. لذا مسئله فوق‌العاده مهم است.95/2/11»

شاید از نگاه جامعه‌شناسانه، وجود آسیب‌های اجتماعی در هر اجتماع بشری امری طبیعی باشد، اما در شأن کشوری که آرمان «ساخت تمدن نوین اسلامی» دارد، به هر میزان، ولو اندک هم شایسته نیست. بنابراین گرچه در خصوص مقابله با آسیب‌های اجتماعی کارهایی شده است اما یقینا کافی نیست. برای حل آن، باید کار شبانه‌روزی کرد. «توقعات بیشتر از اینها است... اهمیت کار را، بزرگی مسئولیت را، خطرات ناشی از آن را آدم توجه بکند، آن وقت می‌فهمد که چه قدر باید در این زمینه تلاش کرد و شب و روز نشناخت.95/2/11»

 ممکن است حتی در کوتاه‌مدت، نتایج این تلاش شبانه‌روزی مشخص نشود اما نفس تلاش مسئولین، برای مردم مایه‌ی آرامش و مرهم است. «یک اشکالی که در کارهای بلند مدت هست و آن اینکه غالباً مجریان علاقه‌ای به کارهایی که تأثیراتش بلند مدت است ندارند؛ طبیعت انسان است... چون مردم این آسیبها را در زندگی لمس می‌کنند... وقتی می‌بینید یک دولتی است که دنبال علاج این آسیبها است، نفس این تلاش مردم را خرسند می‌کند، راضی می‌کند، امیدوار می‌کند.95/2/11»

 حال چگونه یک مسئول یا یک عنصر مؤمن و انقلابی می‌تواند این کار بلندمدت را شبانه‌روزی و با تمام وجود پی ‌بگیرد و خسته نشود؟ وقتی که حس کند خود او، جزئی از آن خانواده است و مشکل مردم، مشکل اوست. «ما مردم را باید عائله‌ی خودمان بدانیم. ما مسئولین کشوریم دیگر... این ملت، این کشور، این مرزها، این فضای زندگی، عائله‌ ما است. به مسئله‌ی آسیبهای اجتماعی در سطح کشور جوری نگاه کنیم که اگر این آسیب در داخل خانواده‌ی خود ما بود، آن‌جور نگاه می‌کردیم. اگر بنده یک بچه‌ی معتاد داشته باشم چه حالی دارم؟ اگر کسی در خانه یک دختر فراری از  خانه داشته باشد چه حالی دارد؟ تصورش را بکنید، اگر این دختر از خانه‌ی دیگری هم فرار کرد، ما باید همان احساس را به خودمان تلقین کنیم ولو طبیعتاً نداشته باشیم... ما باید به این قضیه در سطح جامعه حساس باشیم و به فکر علاج باشیم... ما در واقع اهتماممان به وضعیت مردم مثل اهتماممان به داخل خانواده‌ی خودمان باشد.95/2/11»

 اما در مقابله با آسیب‌های اجتماعی نباید به کارهای معمولی و جاری دستگاه‌ها اکتفا شود و هر از گاهی برای رفع تکلیف گزارشی‌ داده شود. تاکید رهبر انقلاب اسلامی در جلسات مختلف بر کار جهادی مستمر ویژه است. «انتظارم از مجموعه‌ی حاضر کارهای فوق العاده است؛ یک کارهایی هست که کارهای طبیعی دستگاه شما است و باید انجام بدهید، لابد هم انجام می‌دهید، بعد از این هم-این جلسه و امثال این جلسه باشد یا نباشد-انجام می‌دهید؛ این چیزی نیست که ما را قانع کند؛... یک کار فوق عادت انجام بگیرد، یک تلاش مضاعف انجام بگیرد.95/2/11»

همچنین در این موضوع مهم نیز مانند اقتصاد مقاومتی که همه‌ی دستگاه‌ها باید وسط میدان بیایند «همه‌ی دستگاه‌ها باید نقش آفرینی کنند؛ هم دستگاه‌های دولتی-منظورم قوه‌ی مجریه است-هم دستگاه‌های غیر قوه‌ی مجریه مثل مجلس، مثل قوه‌ی قضائیه، مثل نهادهای انقلابی. همه باید نقش آفرینی کنند، باید نقش خودشان را، سهم خودشان را مشخصاً پیدا کنند، بفهمند چه هست، و آن سهم را به بهترین وجهی، با شتاب متناسب انجام بدهند.95/2/11»

 نقش دستگاه‌های تبلیغاتی نیز در این کار اهمیت زیادی دارد اما بعضاً تاکنون نقش‌آفرینی مؤثری نداشته‌اند «عدم توجیه فرض کنید سازمان تبلیغات یا دفتر تبلیغات نسبت به این قضیه موجب می‌شود که در این زمینه کار نکنند. خب ما این همه امکانات داریم... باید دنبال کنند.... مجموعه‌ی صدا‌وسیما باید مطلع بشوند از آنچه که واقعیت کار است تا بتوانند برنامه‌ریزی کنند، صدا‌وسیما خیلی می‌تواند نقش ایفا کند.95/2/11»

اما در مقابل این عملیات جهادی و مقاوم‌سازی اجتماعی، نباید از عوامل مزاحم و ضد عملیات هم غفلت شود؛ مثلاً «وقتی که ما در جشنواره فجرمان فیلم‌هایی نشان داده می‌شود که اصلاً سوق می‌دهد مردم را به سمت این مفاسد اجتماعی، در واقع فرهنگسازی ضد این جهت را داریم انجام می‌دهیم؛ باید مراقبت بشود، باید به اینها توجه بشود.95/2/11»  و در آخر آنچه که هم برای مسئولان، و هم برای مردم -به‌ویژه جوانان مؤمن و انقلابی- وظیفه ایجاد می‌کند، به میدان آوردن ظرفیت‌ها و نیروهای مردمی است؛ «نیروهای مردمی خیلی می‌توانند کمک کنند و کمک هم می‌کنند، منتها برنامه می‌خواهد که چه‌جوری از نیروهای مردمی استفاده کنیم. جذب دلهای مردم و جذب کمکهای مردم-چه کمکهای مالی‌شان چه کمکهای فکری و بازویی‌شان-خیلی هنر می‌خواهد و این برنامه‌ریزی لازم دارد. 95/2/11»
در این کار پر اهمیتی که برای آن نباید شب روز و شناخت، نیز دست معجزه‌گر مردم که عنایت الهی را به‌دنبال دارد، راهگشا خواهد بود؛ این را تجربه‌ی انقلاب اسلامی ثابت کرده است؛ مهم این است که نیروی حزب‌اللهی این عرصه را نیز سنگری برای انقلابی‌گری و جهاد خود بداند، که «جهاد فقط شمشیر گرفتن و جنگ کردن در میدان قتال نیست؛ جهاد شامل جهاد فکری، جهاد عملی، جهاد تبیینی و تبلیغی، و جهاد مالی است. 95/2/29»

سرلشکر صفوی از جنگ مستقیم با اسرائیل می‌گوید


مرکز اسناد انقلاب اسلامی بخشی از خاطرات سردار صفوی در دوران جنگ با رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان را منتشر کرد.
خاطره سرلشکر صفوی ازجنگ مستقیم با اسرائیل
به مرکز اسناد انقلاب اسلامی بخشی از خاطرات سردار سرلشکر سیدیحیی صفوی در دوران جنگ با رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان را منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید.

سردار سرلشکر سید یحیی صفوی در کتاب خاطراتش که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، در خصوص حضور خود در جنگ با اسرائیل در جنوب لبنان و آموزش‌هایی که طی مدت حضورش در بیروت فراگرفت، می‌گوید: بعد از ماه رمضان آقای حیدری (که بعداً متوجه شدم نام اصلی ایشان مهندس غرضی است) یک دوره کلاس‌های مختلف سیاسی و روش مقابله و مبارزه با ساواک را توسط خودشان برای ما گذاشت و آموزش‌های چریکی و ساختن انواع بمب‌های دست‌ساز و مواد منفجره را در یکی از اردوگاه‌های فلسطینی اطراف سوریه برای من و دوستم احمد فضائلی (که از ایران به ما ملحق شده بود) ترتیب داد.
آموزش‌های نظامی ما هم در همان اردوگاه‌های فلسطینی واقع در سوریه شروع شد. بعد از استقرار ما در پادگان به هرکدام‌مان یک دست لباس و پوتین دادند. کلاس‌های آموزشی از فردای آن روز شروع شد. البته برنامه اردوگاه به این شکل بود که بعد از برنامه صبحگاهی و ورزش، کلاس‌های نظامی و آموزش تخریب شروع می‌شد. در کلاس‌های تخریب، روش‌های مختلف ساخت مواد منفجره با استفاده از ترکیبات شیمیایی نظیر کلرات پتاسیم و دیگر عناصر را آموزش می‌دادند. ساخت کوکتل مولوتوف و انفجار با ماده‌ TNT و دینامیت و چگونگی تخریب تأسیسات دولتی، انفجار پل‌ها و ریل راه‌آهن، بمب‌گذاری در مراکز و سازمان‌های دولتی و کلیه روش‌های جنگ چریکی را فرا می‌گرفتیم.
حضور در جنوب لبنان و جنگ مستقیم با اسرائیل
بعد از اتمام دوره آموزشی جنگ‌های چریکی در اردوگاه فلسطینی که نزدیک به یک ماه طول کشید، یک روز آقای حیدری (مهندس غرضی) آمد و گفت "آیا می‌خواهید به جنوب لبنان بروید؟" در جواب ایشان گفتم: "از خدا می‌خواهیم که برویم". ایشان من و آقای فضائلی را با همراهی خودشان به لبنان بردند.

بعد از رسیدن به لبنان به یکی از مقرهای فلسطینی‌ها واقع در شهر بیروت وارد شدیم و آقای حیدری ما را به نیروهای مستقر در قرارگاه معرفی کردند. در آن زمان در بیروت جنگ و درگیری میان مسلمانان و فالانژیست‌ها (یک گروه به‌ظاهر مسیحی که توسط اسرائیل پرورش یافته و تغذیه می‌شد) وجود داشت. ما همان روز برای بازدید از منطقه مسلمان‌نشین بیروت به داخل شهر رفتیم و از آنجا که شهر به دو قسمت فالانژها و مسلمانان تقسیم شده بود، تشخیص این دو منطقه خیلی سخت بود و حتی یک قسمت راه را اشتباه رفتیم و نزدیک بود که اسیر فالانژها شویم. خلاصه بعد از یک روز استراحت و بازدید از منطقه مسلمان‌نشین بیروت به شهرهای صور و صیدا رفتیم  و به یک واحد فلسطینی  واقع در منطقه رودخانه لیتانی معرفی شدیم.

منطقه رودخانه "لیتانی" در خط مقدم جبهه جنگ با اسرائیل بود، نیروهای مبارز "سازمان الفتح" بر انجام آموزش‌ها و تاکتیک‌های نظامی و چریکی تأکید بسیار داشتند، علی‌الخصوص در جبهه لیتانی و نبطیه که خط مقدم  جبهه جنگ با اسرائیلی‌ها بود. من و آقای فضائلی در واحد خمپاره‌انداز 81میلی‌متری همین جبهه لیتانی خدمت می‌کردیم و شب‌ها نیز به‌مدت 3 ساعت در باران شدید و وضعیت خیلی سخت نگهبانی می‌دادیم.