ن والقلم

ن والقلم

سیاسی_اجتماعی_فرهنگی_مذهبی.ورزشی
ن والقلم

ن والقلم

سیاسی_اجتماعی_فرهنگی_مذهبی.ورزشی

تربیت فرزند در خانه امیرالمومنین(ع) چگونه بود؟


یکی از حساسیت‌های کودکان جانبداری و توجه خاص پدر و مادر به یکی از فرزندان دیگر است که در روایات بر رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان و محبت کردن، هدیه دادن و توجه نمودن به خصوص توجه به حساسبت بیشتر دختران در این مورد تأکید شده است.

 ،    چگونگی تربیت فرزند یکی از وجوه درخشنده سیمای خانوادگی امیرالمؤمنین (ع) است. در این متن، برآنیم تا برخی از اصول تربیت فرزند و حقوق آنان بر پدر و مادر را از دیدگاه امیرالمؤمنین (ع) بیان کنیم. 
 
۱. انتخاب نام نیکو 
 
۲. گفتن اذان و اقامه در گوش فرزندان و انجام عقیقه (قربانی گوسفند) برای آنان 
 
۳. بازی با فرزندان 
            ((اشبه اباک یا حسن            واخلع عن الحق الرسن  
              و اعبد ا لها ذامنن                و لا توال ذالاحن)) 
 
پسرم،‌ مانند پدرت باش، ریسمان ظلم را از حق برکن‌! خدایی را بپرست که صاحب نعمت‌های متعدد است و هیچگاه با صاحبان ظلم دوستی مکن. این قطعه، یکی از قطعات اشعاری است که حضرت زهرا (س) درهنگام بازی با فرزندانش زمزمه می‌کرد. بدین شیوه هم آنها را سرگرم می‌نمود و هم حکمت به آنها می‌آموخت، چرا که خود امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: 
 
((کسی که کودکی دارد باید در راه تربیت او خود را تا سرحد کودکی تنزل دهد.)) 
 
خود امیرالمؤمنین(ع) نیز در کودکی بازی‌هایی داشته‌اند که یکی از آنها کشتی گرفتن است. نقل است ابوطالب بین فرزندانش و پسرعموهایشان مسابقه کشتی برگزار می‌کرد و همیشه علی (ع) بر همه پیروز می‌شد و این باعث شادی ابوطالب می‌گردید. در خانه خود علی (ع) هم بین حسن و حسین (علیهماالسلام) مسابقاتی همچون کشتی، خطاطی و مسابقاتی در انجام کارهای دیگر برگزار می‌شد، و گاهی پیامبر جهت افزایش این شادی و نشاط حاصل از مسابقه، در جمع ایشان حاضر می‌شدند و به تشویق طرفین می‌پرداختند. 
 
۴. رعایت اصل بی طرفی، عدالت و مساوات بین فرزندان 
یکی از حساسیتهای کودکان جانبداری و توجه خاص پدر و مادر به یکی از فرزندان دیگر است که در روایات بر رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان و محبت کردن، هدیه دادن و توجه نمودن به خصوص توجه به حساسبت بیشتر دختران در این مورد تأکید شده است. 
 
به یک نمونه زیبا از دقت حضرت زهرا (س) در این مورد توجه کنید: 
 
پیامبر (ص) حسن وحسین (علیهماالسلام) را به مسابقه خطاطی تشویق نموده، فرمودند: هر کس خط او زیباتر است قدرت او بیشتر است. حسن و حسین (ع) هم هر کدام خط زیبایی نوشتند. اما رسول خدا (ص) ایشان را به مادرشان هدایت فرمود تا اگر در قضاوت نگرانی پیش آمد، با عاطفه مادری جبران شود. زهرا (س) نیز جهت رعایت اصل بی‌طرفی به فکرش رسید. قضاوت نهایی را به تلاش خوشان مربوط سازد لذا گردنبند خویش را پاره کرده بر سرآنها ریخت و فرمود: هر کدام از شما دانه‌های بیشتری بگیرد قدرت او بیشتر است. 
 
۵. داشتن برنامه جهت تمرین، تشویق و تربیت عبادی و دینی فرزندان 
- به طور مثال نقل شده است که حضرت زهرا (س) جهت شبهای احیاء فرزندان را در روز خوابانید تا کاملاً استراحت کنند و غذای مناسب و کمتری هم به آنها می‌داد تا با زمینه مطلوبتری از نظر جسمی و روحی در شب زنده داری شرکت کنند. ایشان با شیوه‌های دیگری کودکانش را در عباداتی مانند نماز، اعمال عبادی ماه رمضان، شرکت در جلسات قرآن و شرکت دادن آنها در امور خیری مثل کمک به مستمندان و دادن صدقه به نیازمندان شرکت می‌داد که نقش مؤثر تربیتی همراه کردن کودکان با خود هنگام انجام عبادات را می‌رساند. 
 
۶. مکلف نمودن فرزندان به رعایت ادب و اخلاق اسلامی 
تأدیب کودک یعنی ملازم ساختن و مکلف نمودن او به رعایت ادب و اخلاق اسلامی ، بدین معنی که هر چند کودک نسبت به حکمت آداب مزبور، درک و فهمی ندارد ولیکن از باب تمرین و تمهید، وی را به انجام آنها مکلف می‌کنیم و مهم این است که کودک خود را در تکلیف احساس کرده، بداند اگر تن به تکلیف ندهد با الزامهایی روبرو خواهد شد. علی (ع) در این باره می‌فرماید: 
 
(( آن کس که ملکف به ادب شود، بدیهایش اندک می‌گردد. )) 
 
و در روایات داریم زمانی که کودک به ۶ سالگی رسید او را به نماز و چنانچه تحمل گرفتن روزه را داشت به انجام آن وادار نمایید. 
 
۷. استفاده از فرصتهای مختلف جهت انتقال تجربیات و نصایح 
امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) از هر موقعیتی برای انتقال تجربیاتشان استفاده می‌کردند. نامه امیرالمؤمنین به امام حسن(ع) یکی از این موارد است. 
 
معرفی شبهات و انحرافات اجتماعی،‌ توصیه به مطالعه تاریخ، انتخاب مسیر مورد علاقه و اشتیاق، تحمل مصائب و مشکلات دنیا، پذیرش مسئولیت در حد توانایی، برقراری نظم در امور زندگی،‌ تشخیص دوست از  غیر دوست و ارتباط گرم با خویشان و تکریم آنان از جمله رئوس برخی از این نصایحند. 
 
بدیهی است خانه‌ای که ظریفترین نکات تربیتی، با چنین دقتی در آن مراعات می‌گردد محل پرورش انسانهایی چون امام حسن (ع) ، امام حسین (ع) و زینب (س) خواهد بود. در پایان بد نیست متذکر شویم که اگر چه امیرالمؤمنین (ع) حقوق زیادی برای فرزندان قائل شده‌اند،‌اما از آن سو هم وظایفی برای فرزند بر شمرده‌اند که مهمترین آنها اینست که فرزند، پدر و مادرش را در هر چیز مگر در نافرمانی از خداوند سبحان اطاعت و پیروی کند: 
((فحق الوالد علی الولد ان یطیعه فی کل شیء الا فی معصیه الله سبحانه)) 

نظر شیطان در مورد امام علی(ع) چه بود؟


روزی گفتگویی میان شیطان و رسول خدا(ص) اتفاق افتاد که پاسخ شیطان به سوالات ایشان شنیدنی است.
؛پیامبر اکرم(ص) در خانه اُمّ سلمه  نشسته بودند.کسی از همسر ایشان اجازه ورود خواست.حضرت رسول(ص) فرمودند:ابلیس است، در را به روی او نبندید نمی خواهم راهش ندهید در را باز کنید و بگذارید بیاید .

وقتی ابلیس رو به روی پیامبر (ص) نشست، گفت من به اختیار خودم به اینجا نیامده ام، دو فرشته از جانب خداوند من را مأمور کردند تا جلسه ای با تو داشته باشم. حضرت فرمودند: من سؤالاتی دارم که تو باید به آنها جواب بدهی 

حضرت رسول(ص) از شیطان پرسیدند: در این دنیا با چه کسی دشمن هستی؟ 

با تو! نسبت به شما دشمنی بسیار دارم. حضرت پرسیدند: چرا؟
 شیطان پاسخ داد: تو با این قدرت معنوی،مردم را هدایت می کنی و به آنها وعده قطعی می دهی که آنها را در قیامت نیز شفاعت خواهی کرد. تو مانع و مخل کار من هستی و زحمت مرا به باد می دهی.

حضرت رسول (ص) از شیطان پرسیدند: آیا با کس دیگری هم دشمن هستی، شیطان گفت:من با یاران و دوستان تو هم دشمن هستم. آنها وقتی گناه می کنند عاشق توبه هستند و از عذاب الهی دلهره دارند و به پدر و مادرشان احترام می گذارند. همچنین دشمن عالمی هستم که به علمش عمل می کند و دشمن کسی هستم که از کار خیر روگردان نیست.

نظر شیطان درباره حضرت علی(ع )

پیامبر اکرم(ص) از شیطان پرسیدند: نظرت درباره علی بن ابیطالب(ع)، وصی من چیست؟ شیطان پاسخ داد یا رسول الله امکان دستیابی به علی(ع) وجود ندارد. این آدم از نظر ما دست نیافتنی است؛چون به پروردگار عالمیان متصل است و ما نمی توانیم به او برسیم و من راضی هستم که او کاری با من نداشته باشد چرا که من طاقت یک لحظه دیدار او را ندارم چون نور الهی علی آنقدر قوی است که ما را دفع می کند 



حضرت رسول(ص)فرمودند:شیطان! رفقای تو در این دنیا چه کسانی هستند؟ شیطان گفت:کسانی که پشت سر مردم غیبت می کنند و پایبند به نماز نیستند. حضرت رسول(ع)فرمودند: همنشینان تو چه کسانی هستند؟ شیطان گفت: شرابخواران و همچنین تمام زنا کاران در آغوش من هستند.
 پیامبر(ص) پرسیدند: وکیلان تو چه کسانی هستند؟ شیطان گفت:وکیلان من کم فروشان، و خزانه داران من کسانی هستند که خمس و زکات خود را پرداخت نمی کنند 



پیامبر اکرم (ص) در ادامه پرسیدند: شیطان! سرور و شادی تو در چیست؟ شیطان پاسخ داد در این است که مردم قسم دروغ می خورند. حضرت فرمود چشم تو را چه چیزی کور می کند؟ شیطان گفت کمکی که به مستمند در تنهایی می شود. پیامبر فرمود گوش تو را چه چیزی کر می کند؟ شیطان گفت وقتی امت تو دستانشان را به سوی پروردگار بلند کرده و یا الله و یا رب می گویند 

مسجد شیطان کجاست و چه کسانی مؤذن او هستند؟ 

پیامبر (ص) از شیطان پرسیدند: مسجد تو کجاست؟ شیطان گفت بازارهایی که پر از غش و تقلب در اموال باشد. 

پیامبر خدا(ص) فرمود :با چه کسی هم غذا هستی؟ 

شیطان گفت:زنان و مردانی که بر سر سفره، نام خدا را نمی برند.

رسول خدا(ص) فرمود:چه کسی پیش تو عزیز است؟ 

شیطان گفت:کسی که دائم غرق در معصیت است و معصیت را برای لحظه ای تعطیل و رها نمی کند .



حضرت رسول(ص) از شیطان پرسیدند: آیا تو مؤذنی هم داری؟ 

شیطان گفت: کارگردانان و مطربان شبانه، مؤذن من هستند. حضرت فرمود شکار تو چیست؟ 
شیطان گفت مردان چشم چران. پیامبر پرسید چه کسی را بیشتر از همه دوست داری؟ شیطان گفت کسی که با اخلاق و زبانش آرامش یک جامعه و خانواده را برهم می ریزد 

شیطان از چه کسانی رضایت کامل دارد؟ 

پیامبر(ص) فرمود:شیطان از چه کسی رضایت کامل داری؟ شیطان گفت:از زنانی که با روی و موی باز با لباس و پوشش خود جلب توجه کرده، با آرایش بیرون آمده و دین مردم را غارت می کنند. (شیطان در حالی این سخنان را می گفت که آن زمان بدحجابی در شهر مدینه وجود نداشت)